خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخشندگی
2 . هوش
[اسم]
brilliance
/ˈbrɪljəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درخشندگی
درخشش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درخشش
درخشندگی
مترادف و متضاد
brightness
the brilliance of the light
درخشندگی آن نور
2
هوش
ذکاوت، استعداد
مترادف و متضاد
genius
talent
a philosopher of great brilliance
فیلسوفی با هوش سرشار [بسیار زیاد]
تصاویر
کلمات نزدیک
brill
brigid
brightness
brightly
brighten up
brilliancy
brilliant
brilliantine
brilliantly
brim
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان