1 . ورشکسته
[صفت]

broke

/broʊk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more broke] [حالت عالی: most broke]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ورشکسته بی‌پول

informal
مترادف و متضاد destitute
  • 1.He got broke last month.
    1. او ماه گذشته ورشکسته شد.
  • 2.I'm broke.
    2. من بی‌پول هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان