Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کباب کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to broil
/brɔɪl/
فعل گذرا
[گذشته: broiled]
[گذشته: broiled]
[گذشته کامل: broiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کباب کردن
1.broiled chicken
1. جوجه کبابی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
brogue
broccoli
brobdingnagian
broadside
broadsheet
broiler
broke
broken
broken heart
broker
کلمات نزدیک
brogue
broer
brochure
brochette
broccoli
broiler
broke
broken
broken heart
broken home
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان