خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آیین بودایی
[اسم]
Buddhism
/ˈbʊdɪzəm/
غیرقابل شمارش
1
آیین بودایی
بودیسم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بودائیت
1.I strongly believe in Buddhism and its teachings.
1. من شدیداً به آیین بودایی و تعلیمات آن اعتقاد دارم.
2.She became interested in Buddhism.
2. او به بودیسم علاقهمند شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
buddha
budapest
bud
bucolic
buck’s fizz
buddhist
budding
buddy
buddy movie
budge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان