خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدل گوجهای (مو)
2 . نان گرد
[اسم]
bun
/bʌn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدل گوجهای (مو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شینیون
1.She pulled her hair back into a messy bun.
1. او موهایش را پشت سرش خیلی نامرتب (مدل) گوجهای بست.
2.She wore her hair in a bun.
2. او موهایش را گوجهای بسته بود.
2
نان گرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نان فانتزی
a hamburger bun
نان همبرگر
cinnamon bun
نان دارچینی گرد
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bumpy
bumper-to-bumper
bumper pad
bumper
bump up
bunch
bundle of nerves
bundt cake
bung
bungalow
کلمات نزدیک
bumpy flight
bumpy
bumptious
bumper-to-bumper
bumper
bunch
bunco
bundle
bung
bungalow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان