خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریسک حسابشده
[عبارت]
calculated risk
/ˈkælkjəˌleɪtəd rɪsk/
1
ریسک حسابشده
خطر پیشبینی شده
1.The Smiths took a calculated risk when they decided to invest in the company.
1. "اسمیت" ها [خانواده اسمیت] ریسک حسابشدهای کردند وقتی که تصمیم گرفتند در شرکت سرمایهگذاری کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
calculated
calculate
calcium
calcify
calcification
calculating
calculation
calculator
calculus
calcutta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان