خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کرمخوردگی (دندان)
2 . حفره
[اسم]
cavity
/ˈkævəti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کرمخوردگی (دندان)
سوراخ
1.Most dentists fill cavities right away.
1. بیشتر دندانپزشکها فورا کرمخوردگیها را پر میکنند.
2
حفره
شکاف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حفره
سوراخ
the chest cavity
حفره قفسه سینه
تصاویر
کلمات نزدیک
caving
cavil
caviar
cavernous
cavern
cavort
caw
cay
cayenne pepper
cayuse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان