خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شخصیت پردازی
[اسم]
characterization
/ˌkærəktərəˈzeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شخصیت پردازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شخصیتپردازی
مترادف و متضاد
portrayal
1.a work of brilliance and masterly characterization
1. یک اثر هنرمندانه با شخصیت پردازی استادانه
2.The film is worth seeing for its fine characterizations.
2. فیلم به خاطر شخصیت پردازی عالی ارزش دیدن دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
characteristically
characteristic
character actor
character
char
characterize
characterless
charade
charades
charcoal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان