خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرح وقایع به ترتیب تاریخ
2 . تاریخچه
[فعل]
to chronicle
/ˈkrɑːnɪkl/
فعل گذرا
[گذشته: chronicled]
[گذشته: chronicled]
[گذشته کامل: chronicled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شرح وقایع به ترتیب تاریخ
بازگو کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وقایعنگاری
مترادف و متضاد
record
1.his work chronicles 20th-century migration.
1. اثر او مهاجرت قرن بیستم را بازگو می کند.
[اسم]
chronicle
/ˈkrɑːnɪkl/
قابل شمارش
2
تاریخچه
وقایع نامه، سرگذشت
مترادف و متضاد
record
1.a vast chronicle of Spanish history
1. تاریخچه ای گسترده از تاریخ اسپانیا
تصاویر
کلمات نزدیک
chronic disease
chronic
chromosphere
chromosome
chromium
chronicler
chronogram
chronograph
chronological
chronologically
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان