خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صدف خوراکی
2 . دلار
[اسم]
clam
/klæm/
قابل شمارش
1
صدف خوراکی
صدف دوکفهای
fried clams
صدفهای خوراکی سرخشده
2
دلار
informal
old use
1.He stole fifty clams from me.
1. او پنجاه دلار از من دزدید.
توضیحاتی در رابطه با clam
واژه clam در مفهوم دلار، دیگر رایج نیست و تنها در فیلمهای گانگستری قدیمی شنیده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
clairvoyant
clairvoyance
claire
claimant
claim back
clam up
clambake
clamber
clammy
clamor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان