خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گروه (کوچک)
[اسم]
clique
/kliːk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گروه (کوچک)
محفل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دار و دسته
گروهک
مترادف و متضاد
small group
1.The club is dominated by a small clique of intellectuals.
1. آن کلوب توسط گروه کوچکی از روشنفکرها تصرف شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clipping
clippety-clop
clipper ship
clipper
clipped
cliquey
cliquish
cliquishly
cliquishness
clit
کلمات نزدیک
clipping
clippers
clipper
clipped
clipboard
cliquey
clitoris
cloaca
cloak
cloaked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان