خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاگ (زیست شناسی)
2 . تاگ کردن (زیستشناسی)
[اسم]
clone
/kloʊn/
قابل شمارش
1
تاگ (زیست شناسی)
همسان، کلون
1.Scientists recently made a clone of a sheep.
1. دانشمندان اخیرا همسان یک گوسفند را به وجود آوردند.
[فعل]
to clone
/kloʊn/
فعل گذرا
[گذشته: cloned]
[گذشته: cloned]
[گذشته کامل: cloned]
صرف فعل
2
تاگ کردن (زیستشناسی)
شبیهسازی کردن، کلون کردن
1.Scientists first cloned a sheep in 1996.
1. دانشمندان نخست [در ابتدا] گوسفندی را در سال 1996 شبیهسازی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
cloistered
cloister
clogged
clog
clodhopper
cloning
close
close by
close call
close down
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان