خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همهمه
[اسم]
commotion
/kəmˈoʊʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همهمه
هیاهو، سروصدا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جنب و جوش
جنجال
جوش و خروش
هیاهو
همهمه
های و هوی
ولوله
شلوغی
قیل و قال
المشنگه
تصاویر
کلمات نزدیک
commonwealth
commonsense
commons
commonplace
commonly
communal
communally
commune
communicate
communication
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان