Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . لوح فشرده
[اسم]
compact disk
/kəmpˈækt dˈɪsk/
قابل شمارش
1
لوح فشرده
سیدی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لوح فشرده
تصاویر
کلمات نزدیک
compact car
compact
comp
comoros
commuter train
compadre
companion
companionable
companionship
companionway
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان