Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فشرده
2 . معاهده
3 . خودرو کوچک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
compact
/ˈkɑmpækt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more compact]
[حالت عالی: most compact]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فشرده
کوچک، متراکم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جمع و جور
1.a compact camera
1. یک دوربین کوچک
2.What a compact office! How did you fit so much into so little space?
2. چه دفتر کار فشرده ای! چطور این همه وسیله را در همچین فضای کوچکی جا کرده اید؟
[اسم]
compact
/ˈkɑmpækt/
قابل شمارش
2
معاهده
پیماننامه، قرارداد رسمی
formal
مترادف و متضاد
accord
agreement
treaty
3
خودرو کوچک
خودرو کامپکت
تصاویر
کلمات نزدیک
comp
comoros
commuter train
commuter
commute
compact car
compact disk
compadre
companion
companionable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان