خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هموطن
[اسم]
compatriot
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هموطن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هموطن
هممیهن
تصاویر
کلمات نزدیک
compatible
compatibility
compassionately
compassionate leave
compassionate
compel
compelled
compelling
compendium
compensate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان