خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توطئه
[اسم]
conspiracy
/kənˈspɪrəsi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توطئه
دسیسه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تبانی
توطئه
دسیسه
فتنه
گاوبندی
1.a conspiracy to destroy the government
1. توطئه ای برای نابود کردن [بر انداختن] دولت
تصاویر
کلمات نزدیک
conspicuously
conspicuous
conspectus
consortium
consort
conspiration
conspirator
conspiratorial
conspire
constable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان