Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیمانکار
[اسم]
contractor
/kənˈtræktər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیمانکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیمانکار
مقاطعه‌کار
کنتراتچی
1.a building contractor
1. یک پیمانکار ساختمانی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
contraction
contracting
contractility
contractile organ
contractile
contractual
contractually
contracture
contradict
contradiction
کلمات نزدیک
contraction
contractedly
contracted
contract
contraceptive
contractual
contradict
contradiction
contradiction in terms
contradictory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
