خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تغییر
2 . تغییر مذهب
3 . کانورژن (راگبی)
[اسم]
conversion
/kənˈvɜrʒən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تغییر
تبدیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تبدیل
تغییر
1.No conversion from analogue to digital data is needed.
1. هیچ نیازی به تبدیل دیتای آنالوگ به دیجیتال نیست.
2.Their main business is the conversion of farm buildings into family homes.
2. کسبوکار اصلی آنها تبدیل ساختمانهای مزرعه به خانههای مسکونی است.
the conversion of food into body tissues
تبدیل غذا [مواد غذایی] به بافتهای بدن
2
تغییر مذهب
1.His conversion was not acceptable to his parents.
1. تغییر مذهب او برای والدینش قابل پذیرش نبود.
3
کانورژن (راگبی)
راهی برای کسب امتیاز بیشتر پس از تاچ داون
تصاویر
کلمات نزدیک
conversely
converse
conversationalist
conversational
conversation
convert
convert to christianity
convert to islam
converted
converter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان