خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محکوم
[صفت]
convicted
/kənvˈɪktᵻd/
قابل مقایسه
1
محکوم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محکوم
تصاویر
کلمات نزدیک
convict
conveyor belt
conveyancing
conveyance
convey
convicted criminal
conviction
convince
convinced
convincing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان