خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بی شمار
[صفت]
countless
/ˈkaʊntləs/
غیرقابل مقایسه
1
بی شمار
بسیار زیاد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیحساب
بیشمار
بینهایت
1.I have tried to call him countless times.
1. دفعات بی شماری سعی کردم با او تماس بگیرم.
2.There is a countless number of stars.
2. تعداد بی شماری ستاره وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
counting
countess
countertrade
counterterrorism
countersign
country
country bumpkin
country club
country code
country house
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان