خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوشاندن
2 . مخفی کردن
[فعل]
to cover up
/ˈkʌvər ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: covered up]
[گذشته: covered up]
[گذشته کامل: covered up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پوشاندن
پوشش دادن
1.We used a picture to cover up a hole in the wall.
1. ما از یک عکس برای پوشاندن سوراخ روی دیوار استفاده کردیم.
2
مخفی کردن
لاپوشانی کردن، پنهان کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرپوش گذاشتن
ماستمالی کردن
کتمان کردن
1.Mum’s worried, but she covers it up by joking.
1. مامان نگران است، اما با شوخی و خنده پنهانش میکند.
2.The affair was covered up and never reached the papers.
2. (آن) رابطه مخفی ماند و هیچوقت به روزنامهها نرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
cover note
cover letter
cover girl
cover charge
cover
cover version
cover-up
coverage
coveralls
covered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان