خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرفتگی (عضله)
[اسم]
cramp
/kræmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرفتگی (عضله)
انقباض ماهیچه (در اثر خستگی یا کشیدگی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلپیچه
قولنج
1.to get a cramp in your leg
1. گرفتگی عضله پا [گرفتن عضله پا]
تصاویر
کلمات نزدیک
crammed
cram
craig
craggy
crag
cramped
cramped bedroom
crampons
cranberry
cranberry sauce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان