خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شلوغ
[صفت]
cramped
/kræmpt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cramped]
[حالت عالی: most cramped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شلوغ
تنگ، کمجا
مترادف و متضاد
Overcrowded
1.a cold, cramped attic room
1. یک اتاق زیرشیروانی سرد و کمجا
2.A cramped store
2. ِیک مغازه شلوغ
تصاویر
کلمات نزدیک
cramp
crammed
cram
craig
craggy
cramped bedroom
crampons
cranberry
cranberry sauce
crane
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان