خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غژغژ کردن
2 . صدای غژغژ
[فعل]
to creak
/krik/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: creaked]
[گذشته: creaked]
[گذشته کامل: creaked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
غژغژ کردن
جیرجیر کردن
1.the stairs creaked as she went up them.
1. پلهها غژغژ کردند وقتی که او از آنها بالا رفت.
[اسم]
creak
/krik/
قابل شمارش
2
صدای غژغژ
جیرجیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غژغژ
1.The door opened with a creak.
1. آن درب با صدای غژغژ باز شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
crc
crazy about something
crazy
craziness
crazily
creaky
cream
cream cake
cream cheese
cream of the crop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان