خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جریان مخالف (در رود و دریا)
[اسم]
cross-current
/ˈkrɔːs kɜːrənt/
قابل شمارش
1
جریان مخالف (در رود و دریا)
تصاویر
کلمات نزدیک
cross-cultural
cross-country skiing
cross-country running
cross-country
cross-breed
cross-examination
cross-examine
cross-eyed
cross-fertilization
cross-hatch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان