خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استنطاق کردن از شهود در دادگاه
[فعل]
to cross-examine
/ˌkrɔːs ɪɡˈzæmɪn/
فعل گذرا
[گذشته: cross-examined]
[گذشته: cross-examined]
[گذشته کامل: cross-examined]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
استنطاق کردن از شهود در دادگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استنطاق کردن
1.The witness was cross-examined for over two hours.
1. از شاهد بالغ بر دو ساعت استنطاق شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cross-examination
cross-current
cross-cultural
cross-country skiing
cross-country running
cross-eyed
cross-fertilization
cross-hatch
cross-hatching
cross-legged
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان