خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از وسط چیزی رد شدن (برای کوتاه کردن مسیر)
2 . دربرگرفتن
[فعل]
to cut across
/kʌt əˈkrɔs/
فعل گذرا
[گذشته: cut across]
[گذشته: cut across]
[گذشته کامل: cut across]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از وسط چیزی رد شدن (برای کوتاه کردن مسیر)
1.If we cut across this field, our way will be shorter.
1. اگر از وسط این مزرعه رد شویم، راهمان کوتاهتر میشود.
2
دربرگرفتن
تحتتأثیر قرار دادن
1.Domestic violence seems to cut across most social divisions.
1. ظاهراً خشونت خانگی اکثر طبقات اجتماعی را دربرمیگیرد.
2.Interest in the Internet cuts across all age groups.
2. علاقه به اینترنت تمام گروههای سنی را دربرمیگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cut a dash
cut
customs
customize
customer service representative
cut and dried
cut and thrust
cut back
cut coat according to cloth
cut down
کلمات نزدیک
cut
customs declaration
customs
customize
customer service
cut and paste
cut back
cut back on one's hours
cut class
cut corners
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان