خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قاصدک
[اسم]
dandelion
/ˈdændəˌlaɪən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قاصدک
شیر دندان، کاسنی زرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قاصدک
گل قاصدک
1.I have great memories with dandelions.
1. با قاصدکها خاطرات خوبی دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dancing
danceroom music
dancer
dance-pop
dance to tune
dandle board
dandruff
dandy
dane
dang
کلمات نزدیک
dancing
dancer
dance floor
dance club
dance
dander
dandruff
dandy
dane
dang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان