Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رقاص
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
dancer
/ˈdæn.sər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رقاص
رقصنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رقاص
رقصنده
1.He's a dancer in the Royal Ballet.
1. او در "باله ی سلطنتی" رقصنده است.
2.I never knew you were such a good dancer.
2. من هیچوقت نمی دانستم آنقدر رقاص خوبی هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dance-pop
dance to tune
dance studio
dance palace
dance music
danceroom music
dancing
dandelion
dandle board
dandruff
کلمات نزدیک
dance floor
dance club
dance
dana
dan
dancing
dandelion
dander
dandruff
dandy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان