[اسم]

dandy

/ˈdændi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مرد قرتی مرد ژیگول، سوسول

معادل ها در دیکشنری فارسی: ژیگولو سوسول قرتی
  • 1.an upper-class dandy
    1. یک مرد قرتی پولدار
[صفت]

dandy

/ˈdændi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: dandier] [حالت عالی: dandiest]

2 خیلی خوب عالی

old use
  • 1.I'm tired of pretending life is just dandy when it's not.
    1. من از وانمود کردن به اینکه زندگی خیلی خوب است خسته شدم چون اینطور نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان