خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معامله
[اسم]
dealing
/ˈdiːlɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معامله
خرید و فروش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خرید و فروش
1.Have you had any previous dealings with this company?
1. آیا قبلا با این شرکت خرید و فروش انجام داده ای؟
2.I knew nothing of his business dealings.
2. من هیچ چیز از معاملات تجاری سر در نمی آورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dealership
dealer
deal with
deal out
deal
dealings
dean
deanna
dear
dearest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان