1 . تضعیف کننده
[صفت]

debilitating

/dəˈbɪləˌteɪtɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more debilitating] [حالت عالی: most debilitating]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تضعیف کننده فرسایشی

  • 1.The lack of investment savings has a debilitating effect on the economy.
    1. کمبود سپرده ی سرمایه گذاری تاثیری فرسایشی بر اقتصاد دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان