Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اشکالزدایی کردن
2 . دستگاههای شنود مخفی شده را پیدا کردن
[فعل]
to debug
/ˌdiːˈbʌɡ/
فعل گذرا
[گذشته: debugged]
[گذشته: debugged]
[گذشته کامل: debugged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اشکالزدایی کردن
دیباگ کردن (رایانه)
specialized
2
دستگاههای شنود مخفی شده را پیدا کردن
مکانی را از دستگاه شنود تخلیه کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
debtor
debt relief
debt limit
debt is the worst poverty
debt instrument
debugger
debunk
debunking
debussy
debut
کلمات نزدیک
debtor
debt relief
debt collector
debt burden
debt
debugger
debunk
debut
debut album
debutant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان