خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رهایی
[اسم]
deliverance
/dɪˈlɪvərəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رهایی
نجات، رستگاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خلاصی
رهایی
وارستگی
نجات
formal
مترادف و متضاد
salvation
1.We pray for deliverance from our sins.
1. ما برای رهایی از گناهانمان دعا کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
deliverable
deliver the goods
deliver
delirium
delirious
delivery
dell
delores
delouse
delphinium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان