خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شناسایی
[اسم]
detection
/dɪˈtɛkʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شناسایی
بازرسی، کشف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کشف
1.With new medical technology, the detection of cancer is much easier nowadays.
1. امروزه، با فناوری پزشکی نوین، شناسایی سرطان بسیار آسانتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
detectable
detect
detainee
detain
details
detection dog
detective
detective movie
detective story
detector
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان