خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمرویی
[اسم]
diffidence
/ˈdɪfɪdəns/
غیرقابل شمارش
1
کمرویی
عدم اعتماد به نفس
مترادف و متضاد
self-doubt
shyness
confidence
1.he regretted his diffidence and awkwardness in large groups.
1. او از کمرویی و خجالتش در گروه های بزرگ پشیمان بود.
2.to overcome diffidence
2. غلبه بر کمبود اعتماد به نفس
تصاویر
کلمات نزدیک
difficulty
difficult
differently
differentiation
differentiate
diffident
diffraction
diffuse
diffusion
dig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان