خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیفری
2 . درسی
3 . انضباطی
[صفت]
disciplinary
/dˈɪsɪplˌɪnɛɹi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more disciplinary]
[حالت عالی: most disciplinary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیفری
جزایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جزایی
کیفری
1.The investigation led to disciplinary action against two officers.
1. بازجویی منجر به اقدام کیفری علیه دو افسر شد.
2
درسی
مرتبط با رشته تحصیلی
1.Students need to broaden their disciplinary knowledge.
1. دانشآموزان باید دانش مرتبط با رشته تحصیلی خود را بسط دهند.
3
انضباطی
تادیبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتظامی
انضباطی
تادیبی
تصاویر
کلمات نزدیک
disciplinarian
disciple
discharge
discernment
discerning
discipline
disciplined
disclaim
disclaimer
disclose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان