خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دلسرد کردن
2 . منصرف کردن
[فعل]
to discourage
/dɪˈskərɪʤ/
فعل گذرا
[گذشته: discouraged]
[گذشته: discouraged]
[گذشته کامل: discouraged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دلسرد کردن
مأیوس کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلسرد کردن
مترادف و متضاد
encourage
1.Don't let her comments discourage you.
1. نگذارید نظرات او شما را مأیوس کند.
2.The thought of how much work she had to do discouraged her.
2. فکر اینکه چقدر کار باید انجام دهد، او را دلسرد کرد.
2
منصرف کردن
بازداشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منصرف کردن
مترادف و متضاد
encourage
1.We tried to discourage him from spending so much money.
1. ما سعی کردیم او را از این همه پول خرج کردن منصرف کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
discount
discotheque
discontent
disconnected
disconnect
discouraged
discourteous
discover
discoverer
discovery
کلمات نزدیک
discount
discotheque
discordant
discordance
discord
discouraged
discouragement
discouraging
discourse
discourteous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان