خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشفته
[صفت]
disheveled
/dɪˈʃevld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more disheveled]
[حالت عالی: most disheveled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آشفته
ژولیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پریشان
مترادف و متضاد
disorderly
unkempt
1.He looked tired and disheveled.
1. او خسته و ژولیده به نظر می رسید.
2.She returned at 1 a.m. in a disheveled state.
2. او ساعت یک شب با حالتی آشفته برگشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
dishevel
dishes
disheartening
disheartened
dishearten
dishevelled
dishonest
dishonestly
dishonesty
dishonor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان