خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصادره کردن
[فعل]
to dispossess
/ˌdɪspəˈzes/
فعل گذرا
[گذشته: dispossessed]
[گذشته: dispossessed]
[گذشته کامل: dispossessed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مصادره کردن
محروم کردن
1.they were dispossessed of lands and properties during the Reformation.
1. زمین ها و املاک آنها طی دوره اصلاحات مصادره شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
disposition
disposed
dispose
disposal
disposable income
dispossession
disproportionate
disprove
disputant
disputation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان