خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منصرف کردن
[فعل]
to dissuade
/dɪˈsweɪd/
فعل گذرا
[گذشته: dissuaded]
[گذشته: dissuaded]
[گذشته کامل: dissuaded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
منصرف کردن
دلسرد کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منصرف کردن
مترادف و متضاد
deter
discourage
persuade
1.I tried to dissuade him from telling that story.
1. من تلاش کردم او را از گفتن آن داستان منصرف کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dissonance
dissolve
dissolution
dissolute
dissociation
dissuasion
distaff
distal
distance
distance learning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان