خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آموزش از راه دور
[اسم]
distance learning
/ˈdɪstəns lɜːrnɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
آموزش از راه دور
1.I got my degree through a distance learning program.
1. من مدرکم را از طریق برنامه آموزش از راه دور گرفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
distance
distal
distaff
dissuasion
dissuade
distancing effect
distant
distant mountain range
distant relative
distaste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان