1 . (آب و...) ریختن 2 . خاموش کردن (آتش)
[فعل]

to douse

/daʊs/
فعل گذرا
[گذشته: doused] [گذشته: doused] [گذشته کامل: doused]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (آب و...) ریختن در (آب و...) فرو بردن

  • 1.The horses are doused with buckets of cold water.
    1. روی اسب‌ها چند سطل آب سرد ریخته شد.

2 خاموش کردن (آتش)

  • 1.He doused the flames with a fire extinguisher.
    1. او شعله‌های (آتش) را با کپسول آتش‌نشانی خاموش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان