خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناودان
[اسم]
drainpipe
/dreɪn paɪp/
قابل شمارش
1
ناودان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناودان
مترادف و متضاد
downspout
1.The drainpipe is clogged.
1. ناودان گرفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
draining board
drainer
drained
drainage canal
drainage
drake
drama
dramatic
dramatic drop
dramatic improvement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان