خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طراحی (هنر)
2 . نقاشی (تصویر)
3 . قرعهکشی
[اسم]
drawing
/ˈdrɔː.ɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طراحی (هنر)
نقاشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترسیم
رسم
طراحی
مترادف و متضاد
sketch
1.Katherine is very good at drawing.
1. "کاترین" در نقاشی بسیار خوب است.
2.Sarah loves drawing.
2. "سارا" عاشق طراحی است.
2
نقاشی (تصویر)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نقاشی
طرح
مترادف و متضاد
illustration
picture
portrayal
1.She gave me a beautiful drawing of a horse.
1. او نقاشی زیبایی از یک اسب به من داد.
3
قرعهکشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لاتاری
1.The raffle drawing will take place today at 5 p.m.
1. این قرعهکشی، امروز ساعت 5 بعد از ظهر برگزار می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
drawer
drawbridge
drawback
draw up
draw to an end
drawing board
drawing pen
drawing pin
drawing room
drawl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان