خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (فرد) معتاد به مواد مخدر
[اسم]
drug addict
/drʌg ˈædɪkt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(فرد) معتاد به مواد مخدر
1.My neighbor is a drug addict.
1. همسایهام معتاد به مواد مخدر است [همسایهام معتاد است.]
تصاویر
کلمات نزدیک
drug
drudgery
drudge
drubbing
drowsy
drug dealer
drug trafficking
drugstore
druid
drum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان