خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهنحو احسن
2 . بهموقع
[قید]
duly
/ˈduːli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more duly]
[حالت عالی: most duly]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهنحو احسن
بهطور شایسته، طبق اصول
formal
1.The document was duly signed by the inspector.
1. آن سند توسط بازرس طبق اصول امضا شد.
2
بهموقع
سر وقت
1.They duly arrived at 9.30 in spite of torrential rain.
1. آنها بهموقع ساعت 9:30 علیرغم باران سیلآسا رسیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
dullness
dullard
dull green
dull blade
dull
dumb
dumb bunny
dumb-bell
dumbass
dumbfound
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان