خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کپی کردن
2 . المثنی
[فعل]
to duplicate
/ˈdupləkət/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: duplicated]
[گذشته: duplicated]
[گذشته کامل: duplicated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کپی کردن
تکرار کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلیکپی کردن
تکثیر کردن
کپی کردن
مترادف و متضاد
copy
photocopy
replicate
1.Elliott tried to deceive Mrs. Held by making a duplicate of my paper.
1. "الیوت" سعی کرد با کپی کردن از روی کاغذ من خانم "هلد" را فریب دهد.
2.We duplicated the document so that everyone had a copy to study.
2. ما از روی سند کپی کردیم تا همه یک نسخه برای مطالعه داشته باشند.
[اسم]
duplicate
/ˈdupləkət/
قابل شمارش
2
المثنی
نسخه دوم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
المثنی
تصاویر
کلمات نزدیک
duplex
dupery
dupe
duologue
duodenum
duplicating machine
duplication
duplicity
dura mater
durability
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان