خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از سمت شرق (باد)
2 . بهسمت شرق
3 . باد شرقی
[صفت]
easterly
/ˈiːstərli/
غیرقابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more easterly]
[حالت عالی: most easterly]
1
از سمت شرق (باد)
شرقی
a cold easterly wind
باد سرد از سمت شرق
2
بهسمت شرق
در جهت شرق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاوری
travelling in an easterly direction
سفر کردن در جهت شرق
[اسم]
easterly
/ˈiːstərli/
قابل شمارش
[جمع: easterlies]
3
باد شرقی
تصاویر
کلمات نزدیک
easter egg
easter
eastbound
east
easily
eastern
easterner
easternmost
eastward
eastwards
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان